بهمن آبادخبر

ساخت وبلاگ
عقل فضیلت و بی عقلی ننگ استبه همین دلیل آنکه عقل اندکی دارد و یا اصلا" ندارد مدعی است سهم بیشتری از عقل نصیبش شده، مصاحبه هایی که در تیمارستان با بیماران روانی انجام گرم ثابت کرد دیوانگان، خودشان را عاقل و پزشکان و عوامل درمانی را دیوانه می پنداشتندهمانگونه که علم با تعلیم افزون می شود عقل هم با نشست و بر خاست و همنشینی با خوبان و تجارب زیاد می شود :پیامبر اسلام (ص) که خود عقل کل هستند فرمودند: خدا به بندگانش چیزى بهتر از عقل نبخشیده است، زیرا؛خوابیدن عاقل از شب بیدارى جاهل بهتر استو در منزل بودن عاقل از مسافرت جاهل (بسوى حج و جهاد) بهتر استو خدا پیغمبر و رسول را جز براى تکمیل عقل مبعوث نکرداما پرسشی که پیش می آید اینکه اگر قرار باشد همه ادعای داشتن عقل کنند شاغول (شاقول) شناخت آدم عاقل و بی عقل کدام است؟ البته شاغول و تراز اصلی ما مسلمانان به ویژه شیعیان ، سیره و فرمایش پیامبر(ص) و امامان و معصومین است در همین رابطه به ویژگی هایی که حضرت ختمی مرتبت(ص) در باره ویژگی های فرد عاقل فرموده اند اشاره می کنیم تا ببینیم آیا خودمان چنین ویزگی هایی را داریم یا ...و اما ویژگی های آدم عاقل؛1 - در برابر رفتار جاهلانه نادان نسبت به خود، بردبارى نشان می‌دهد.2 - از کسى که به او ستم کرده است، در می‌گذرد.3 - در برابر فرودست خود فروتن است.4 - از فرادست خود در طلب نیکى پیشى می‌گیرد.5 - هر گاه بخواهد سخن بگوید، می‌اندیشد.6 - اگر آنچه می خواهد بگوید خوب بود، می‌گوید و بهره‏ مند می‌شود و اگر بد بود، خاموشى می‌گزیند و سالم می‌ماند.7 - هر گاه با فتنه‏‌اى روبه‏ رو شود، به خدا پناه می‌برد و دست و زبان خود را نگه می‌دارد.8 - هرگاه فضیلتى بیند، آن را غنیمت می‌شمارد.9 - شرم و حیا از او جدا نمی‌شود،10 بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 29 تاريخ : يکشنبه 20 اسفند 1402 ساعت: 19:36

بحث ما عقل و فهم هست و کمالنیست نقلِ مقام و مال و منالسخن از عقل و خوب فهمیدنخوب دیدن و خوب سنجیدنسخن از نعمت خداوند استعقل یعنی مهار و پابند استآدم عاقل و خرد پیشهنکند غیر نیک اندیشهعاقل هر گز زبان رها نکندبه خود و دیگران جفا نکندعاقل اندازه را نگهداردعقل، پیمانه را نگهداردعاقل هر چیز به جای خود بنهدهر عمل را به وقت خود سنَجدعاقل است هر که راستگو باشدجاهل است گر دروغگو باشتگر عبادت نشانه ی والاستعقل و اندیشه بیش از آن بالاستدوستِ هر کس عقل او باشددشمن هر که جهل او باشدعقل یعنی ضمیر و دل بیناجهل یعنی ز هر دو نا بیناعاقلان هر سخن بجا گونیدجاهلان حرف نا بجا گویندبندگیِ خدا به عقل بوَدمابقی غیر عقل،نقل بودعاقلان اهل مشورت باشندجاهلان دور از این صفت باشندعاقل آن است که خیر رسان باشدجاهل آن است که شر رسان باشدمردم از دست عاقلان ایمنوای از جاهلان اهریمنعاقلان نا شناخته و گمنامجاهلان هم شناخته هم بد نامعاقلان عالمان با عمل اندجاهلان بی سواد و بی عمل اندهر چه خیر است نشانه ی عقل استهر چه شر است نشانه ی جهل استرَبَنا جهل کن ز قاسم دورکن عطا عقل و فهم و دانش و نور بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 21 تاريخ : يکشنبه 20 اسفند 1402 ساعت: 19:36

بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 20 تاريخ : پنجشنبه 10 اسفند 1402 ساعت: 13:41

ما خواب بودیم که گفتن همه چی عوض شدهگفتن همه چیز در حال پیشرفته اگه اونایی که خواب هستن بیدار نشن و اونایی که نشسته اند بر نخیزند و اونایی که راه می روند ندوند نمی رسندگفتن پاشید که زمین و زمان پیشرفت کرده بدوید تا از قافله تمدن عقب نمانید از شما چه پنهان ما هم شال و کلاه کردیم و زدیم به جعده(جاده) و روستا رو ترک کردیمدویدیم و دویدیم راه ها را در نوردیدیم تا که به شهر رسیدیم پرسیدیم آیا ما که زودتر آمدیم متجدد هم شدیم؟ گفتن نه هنوز خیلی مونده یک مدت که در شهر بمانی شهری می شویهنوز خستگی در نکرده بودیم که از حال همسایه ها شان پرسیدم یکی با خنده گفت:اینجا از همسایه خبری نیستگفتم این همه خانه...گفت هیچکس دیگری رو نمیشناسه!گفتم حیاط این خونه کدوم طرفه؟گفتن آپارتمان ها حیاط ندارن، گفتم آپارتمان کی هست زنِ یا مرد؟همه بهم خندیدن!گفتم شرمنده،مستراحش...دو باره همه زدن زیر خنده که اولا" مستراح نه و دستشویی یا توالت،دومندش همین درِ کوچکِ بیخ گوش شما توالتِگفتم اینجا نزدیک نشیمن و سفره و غذاخوری ؟ همچنان به من می خندیدن که چرا افکار دهات رو در شهر مطرح می کنمسفره را با فاصله 20 سانت با محل ...گستردند گفتن اینجا چند نوع نان دارد که حق انتخاب با شماست از این حرف شان خوشحال شدم ولی وقتی نان را دیدم و خوردم باز یاد نان قلعه مان و روستایمان افتادم گفتم هر دو تا نان است اما این کجا و آن کجا؟با همان گویش دهاتیِ خودمان خیلی حرف ها و توصیه های مفید برایشان داشتم اما ترسیدم بگویند...ادامه دارد بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 18 تاريخ : پنجشنبه 10 اسفند 1402 ساعت: 13:41

وقتی اقوام و همولایتی های شهری شده ام حسن و خوبی های شهر را بر می شمردند خواستم بگویم آن قدرها هم که فکر می کنید کلان شهر تعریف ندارد و شما نیز پیشرفت نکرده ایدخواستم بگویم بر خلاف تصور شما شهری ها ما روستائیان دایم در حال پیشرفت بوده و هستیم که با طیب خاطر و سعی وافر دسترنح خودمان را نوش جان می کنیمحتی برای تضمین سلامتی شان پیشنهادهایی داشتم ولی ترسیدم مطرح کنم چون می دانستم به دلیل دهاتی بودنم سخنم را نمی پذیرندمی خواستنم بگویم بندگان خدا از کوزه ی سفالی برای تصفیه ی آب استفاده کنید که هزار برابر بهتر است از اب های داخل پلاستیکِ زیان آور (معدنی)می خواستم بگویم به جای قرار دادن نان در سفره های پلاستیکِ سرطان زا برکت خدا را در سفره پارچه ای بگذارید.می خواستم بگویم نان را که داخل یخچال می گذارید تازگی اش را از دست می دهد و بیات می شود بهتر است به اندازه ی مصرف خریداری کنیدمی خواستم بگویم با چشم و همچشمی به دیگران زندگی را بر خودتان سخت نکنیدمی خواستم بگویم به جای این همه دوندگی کمی هم زندگی کنیدمی خواستم بگویم قبل از اینکه به دست دیگران نگاه کنید به داشته های خودتان فکر کنید و شاکر باشیدمی خواستم بگویم زندگی در شهر مزایا دارد ولی از هوای پاک و فضای آرام و محبت آمیز روستا بر خوردار نیست و بدتر اینکه ساکنان شهر نسبت به هم غریبه هستند و هیچ صمیمیتی بین آنان وجود نداردمی خواستم بگویم من در همین مدت کوتاهی که به شهر آمده ام شاهد رنج و امراض فراوان مردم بودم لطفا" مراقب باشید دچار بیماری افسردگی و اضطراب نشوید ... بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 18 تاريخ : پنجشنبه 10 اسفند 1402 ساعت: 13:41

شهرت اعتباری و شهرت خداییو یک خاطره جالب در تحسین علمدر جامعه ای زندگی می کنیم که برخی برای به شهرت رسیدن دست به هر کاری می زنند در رأس آن ها لوطی ها و بند بازان قدیم و بازیگران امروز هستند عطش شهرت طلبی و مشهور شدن گاهی اوقات آن ها را به بی راهه می برد که بی شک آبرو ریزی آن ها را در خبرها شنیده اید و خوانده اید همه ی این شهرت های غیر واقعی زودگذرند و تاریخ انقضای آن ها تا وقتی است که به اصطلاح برِ رو (زیباییِ ظاهری)داشته باشند این برِ رو هرگز آبرو نمی آورد ولی آدم ها بزرگ و اثر گزار چنین نیستندیک خاطره خواندنی؛چند سال پیش تلویزیون برنامه ی همایش بزرگی را پخش کرد که صاحب نظران و عالمان و متخخصان و صاحب منصبان و سرمایه داران و مالکان شرکت های بزرگ حضور داشتند در حالی که یکی از صاحب نظران فلسفه در حال سخنرانی بود پیر مردی عصا زنان وارد سالن شد حاضرینِ در سالن که حضرت استاد را می شناختند به محض مشاهده ایشان همگی به احترامش بر خاستند و همراه با سخنران دقایقی طولانی برای راد مرد دست زدند و ایشان را تحسین ویژه کردند که گفته شدعمر خود را صرف خدمت صادقانه و به سامان رساندن چندین نسل جوان در دانشگاه کرده و یادگار و اثرهای ماندگار بر جا گذاشته است بنده هم که هیچ شناختی از حضرت شان نداشتم از آن همه شور و هیجان به وجد آمدم و اشک شوق ریختم و به احترام چنین اعجوبه ای بر خاستم به ویژه وقتی دیدم جنابِ سخنران که خود اهل علم و از نویسندگانِ بنام بود از پله کان پایین آمد و بر دست استاد بوسه زدباور می کنید این عمل یعنی بوسه زدن بر دست استاد برای برخی چندان هم آسان نیست؟هیچ می دانید بعضی ها هر گز نمی توانند از اثر کسی تعریف و حتی تأییدش کنند ولی شوربختانه در تخریب پیشتازند؟به نظر من آن ها که ب بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 14 تاريخ : دوشنبه 16 بهمن 1402 ساعت: 17:43

همراه با حضرت فردوسینام و ننگبقای انسان در نیک نامی و فنای او در ننگ نامی استانسان دوست دارد در طول و عرض زندگی و پس از مرگش از او به نیکی یاد کنند اما گاه در انتخاب راه در می ماند از این رو به کارهای سطحی و ریب و ریا روی می آورد شاید نمی داندهزینه بیجا نتوانسته و نمی تواند در ماندگاری نام نقش داشته باشد مگر آنکه به نیت خالص و برای رضای حق به صدقات جاریه روی آورد(«اى كسانى كه ايمان آورده ايد! صدقات خود را با منّت و آزار باطل نسازيد...)از نظر حضرت فردوسی نیز دست یافتن به نام نیک که از منزلت والایی بر خوردار است باید به دور از گناه باشدفردوسی می گوید در اين جهان زود گذر زيست و زندگي ما زود سپري مي‌شود ما از از خاك بر آمده ایم و سرانجام به خاك فرو خواهيم شد اگر دژ آهنين هم باشيم باز چرخ روزگار ما را فرسوده و نابود مي كند .سپهر بلند ار كشد زين تو سر انجام خشت است بالين تواگر باره ی آهنينــــــی بپای سپهرت بسايد نمــانی به جایهر چه جلوتر می رویم می بینیم آنچه از ما به جای می ماند نام نیک و بد است و انسان، پیوسته کارهایی انجام می دهد که نام و یادش ماندگار شود ولی گاه غفلت می کند و نمی داند نام از راه کسب مال و ریخت و پاش های ظاهر سازی باقی نمی ماند بدتر اینکه نمی داند کسی که مال اندوزد و علم نیاموزد و یا خدمتِ صادقانه نکند خیلی زود نام و یادش فراموش می شود و آنکه علم می آموزد و می آموزاند و خدمات ماندگار و خدا پسندانه می کند همچون چشمه ای جوشان می جوشد و خیر می رساندانسان به همان میزان که دوست دارد نامش به نیکی برند از ننگ نامی دوری می گزیند به قول حضرت فردوسی:مرا سر نهان گر شود زير سنگ از آن به كه نامم بر آيد به ننگبه نام نكو گر به ميــرم رواست مرا نام بايد كه تن م بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 18 تاريخ : دوشنبه 16 بهمن 1402 ساعت: 17:43

دلم کرد ناگهان یاد گذشتهبه یادِ همسرانِ چون فرشتهبه یاد آن همه با هم نشستنبه یاد روز عقد و عهد بستنبه یاد قوری و چای و سماوربه یاد لطفِ مرد و عشق همسربه روزهایی که چایی نوش می شدحکایت پای کرسی گوش می شدنمی گفتند چه کس،دزدید و کی بُردحکایت بود و قصه ی حسین کُردنه اینترنت وجود داشت نه موبایلیزن و شوهر نداشتن رمز و فایلیهمه سر گرم کار خویش بودنخوش و مسرور و بی تشویش بودنبه ناگه گوشی و اینترنت آمدغم و درد و بلا و محنت آمدنمودند گوشی هایی داخل گوشصدای یکدیگر کردند فراموشموبایل یک حُسن دارد و ده آفاتاگر گویم شوم مردِ خرافاتپدر مادر که چون آیینه هستندجدا از بچه ها تنها نشستندبرای بچه ها گوشی خریدندحیا و پرده ها یکجا دریدندچه عکس هایی که می بینند جوانانچه ظلم هایی که شد بر نو جوانانموبایل در زندگی یعنی غم و دردموبایل کرد ارتباط مرد و زن سردموبایل بنشست جای زن و شوهربرادر دور و دورتر شد ز خواهراز آن روز که موبایل آمد به بازارزن و شوهر شدن دلسرد و بیزارنمی گویم که ماهواره چها کردولی دانم همه از هم جدا کردبه همچشمی هر آنکه مبتلا شدبه صدها محنت و غم مبتلا شدزنِ خانه به جای خانه داریشویش را داده از خانه فراریندارد وقت بگیرد بهر خود نونتلفن کرده شام آرند ز بیرونالهی که نبود همراه اولکه خورده زندگی را مثل انگلزن و شوهر که بودند یار و همدلبه هم زد زندگی ها را ایرانسلالهی سیم اینترنت بسوزهکه مرد و زن شدن هر دو رفوزهیکی گفتا گر اینترنت بسوزدبگو قاسم کجا مطلب نویسداگر در سر نباشد عقل و تدبیرخطر دارند تیغ و کارد و شمشیراینترنت هم مثال تیغ و چاقوبه یک معناست ابزارِ دو پهلوبگیر از دست نادان چاقوی تیزکه او را از جنایت نیست پرهیزاگر خنجر بدبدی دست عاقلبرو آسوده باش او نیست غافل (W بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 17 تاريخ : دوشنبه 16 بهمن 1402 ساعت: 17:43

☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️کشتی اسلام را لنگر علی استامت آزاده را رهبر علی استسیزده ماه رجب ماه خداستروز میلاد امام الاولیاستدر میان کعبه یک زیبا پسرشد به دنیا تا شود فخر بشردر چنین روز، مظهر صدها گهرپرتو حق گشت در او جلوه گرآسمان شیرین شد از شهد و شکرزانکه میلادش شده روز پدردر شب تاریک مهِ تابان پدرداروی هر درد را درمان پدرای پدر ای یار و همراهِ معینبهر فرزندان بر انگشتر نگینهست نام و یاد و راهت افتخاررحمت حق بر تو بادا بی شماربودی و هستی انیس و مونسمبی تو تنها و غریب و بی کسمرنج هایت گر یکایک بشمرمگویی انگشتم به دریا تر کنمچون ببینم قامتت همچون کمانوصف تو خارج شود از هر بیانخواستم گویم برایم گوهریدیدم از هر گوهری بالاتریهستی ام از هستی ات دارد نمودبی تو و نام تو بودن را چه سود؟عمر خود در پای عمرم سوختیتا به من راه و ادب آموختیراه را بودی برایم روشنامن مرید و تو امام و مقتداکاش بودی در کنارم ای پدرای شکوه و اقتدار و تاج سرآنچه هستم از تو دارم یادگاراعتبارت هست بهرم افتخاربازهم در حق قاسم کن دعاتا شوم از نفس شوم خود رهاگر ز من رنجیده خاطر گشته ایبر زبان آور مرا بخشیده ایروز میلاد علی آن تاج سربر شما بادا مبارک ای پدر☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 26 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 17:32

اما قلم ناتوان استو دستانم نیز توان آن همه را ندارندمی خواهم بار دیگر بر گردم به دوران طلایی کودکی ام و به روزهایی که در کوچه باغ های دلم جز چهچه ی شادی نبود و شب هنگام که چشم به آسمان می دوختم و همراه با آواز خوش، ستاره ها را شماره می کردم و تو به روی لبخند می زدی در آن شب ها هر گز گمان نمی کردم درخت های سر سبز کوچه باغ ها نیز روزی خشک می شوند و خورشید غروب می کند و تاریکی سر می رسد و تو نیز...آن روزها همه چیز را می دیدم جز تو را و چهره ی خسته و دستانِ پینه بسته و چشم های کم سو و چین و چروک های صورتت رادلم می خواست بر گردم به روزهایی که تو همه ی چشمانت را پر از نگاه من می کردی و شوربختانه من...به راستی اگر در دریای پر تلاطم کودکی و جوانی تو پارو نمی زدی و مرا به ساحل آرام زندگی نمی رساندی اکنون کجا بودم؟دلم گهگاه هوای کودکی و نشستن روی زانوانت را می کند می گویند دل کویری ها با عشق و دوستی عجین شده است من نیز باور دارم زیرا هم اکنون قلم به عشق امروز یعنی روز پدر و برای تو به رقص آمده و همچنان می نویسدهر گاه که بر بال خیال سوار می شوم به روزهایی فکر می کنم که با بوسه زدن بر چهره و دستانِ کودکانه ام همه ی عشق و علاقه ات را با همه ی وجودت ابراز می کردی ولی شوربختانه من همان محبت ناچیزم را پنهان می کردم! ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟روز ولادتِ سرحلقه عارفان و عدالت و تقوا حضرت علی(ع) و روز پدر بر همه ی شیعیان و شما دوستان و بر همه ی پدرانِ سفر کرده ابدی و پدرانی که سایه شان بر سر خانواده است مبارک باد بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 24 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 17:32

یکی پرسید معنای پدر چیستکه گویند راز و رمز زندگانیستبه وی گفتم پدر یعنی شرافتپدر یعنی درستکاری، صداقتپدر یعنی ستونِ خیمه گاه استپدر یعنی همه پشت و پناه استپدر تاج سر است و قوّتِ جانپدر یعنی غمش یک رازِ پنهانپدر یعنی وجودش افتخارمپدر یعنی به بودش پایدارمپدر یعنی چراغ و شمع خانهپدر یعنی امید جاودانهپدر یعنی نباشی بی قرارمپدر یعنی همه دار و ندارمپدر یعنی برایم ماه تابانپدر یعنی عزیز و بهتر از جانپدر یعنی جوانمردی،سخاوتپدر یعنی فتوت و شجاعتپدر یعنی دروس بابا نان دادپدر یعنی نه تنها نان که جان دادپدر یعنی شب و روزش شده دردپدر یعنی سر و دست و کمر دردپدر یعنی قد سَروَش شده خمپدر یعنی به کار خود مصممپدر یعنی غم امروز و فرداپدر یعنی غمش پنهان و پیداپدر یعنی دو دستش پینه بستهپدر یعنی دلش تُرد و شکستهپدر یعنی چو کوه با صلابتپدر یعنی وفا مهر و محبتپدر یعنی همه دنیای فرزندپدر یعنی یکی بی مثل و مانندپدر یعنی عصا بکرفته در دستپدر یعنی توانش رفته از دستپدر یعنی رخش آیینه مؤمنپدر یعنی کنارش باشی ایمنپدر یعنی همه حرف الفباپدر یعنی خردمند و شکیباپدر یعنی ندارد هیچ معناپدر یعنی هزار و یک معماپدر یعنی همه معنای عالَمپدر یعنی مربی یعنی اعلمپدر یعنی نه اینکه گفت قاسمپدر یعنی شرافتمند و اسلم بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 28 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 17:32

نوقان قدیمی ترین شهر خراسانآثار تخریب‌شده در محله نوغان قدیم که نسل حاضر از آن بی خبر استنام های قدیمی را دقت کنید؛کوچه‌های محله نوغان: قبرمیر،کشمیری‌ها،چهل‌خانه،حمام باغ،پل‌سنگیحمام حاج‌رستممحراب‌خانحاجی‌باقرباغ‌دولابیخدان،میدان کهنهقبرستان قتلگاه:بر‌اساس روایت‌های تاریخی ، نام دیگر این قبرستان «غسلگاه» یا «مغتسل‌الرضا (ع)» است که به اعتقاد قدیمی‌های محله پایین‌خیابان به‌علت غسل‌دادن حضرت‌رضا (ع) پس‌از شهادت در این محدوده به این نام مشهور شده است. بنا به گفته برخی دیگر از اهالی قدیمی محله پایین‌خیابان، زمین غسلگاه را حضرت‌رضا (ع) از محل اجرت کتابت قرآن کریم می‌خرند و وقف قبور مؤمنان و مؤمنات می‌کنند؛ بنابراین روایت قدمت این قبرستان به حدود ۱۲۰۰‌سال می‌رسددباغ‌خانه نوغانیکی دیگر آثار تخریب‌شده در این محله، دباغ‌ خانه بوده که بیرون از دروازه نوغان قرار داشته و محل دباغی پوست احشام بوده است.آب‌انبار‌های نوغاننوغان در عصر معاصر ۸ آب‌انبار داشته که مهم‌ترین آن‌ها آب‌انبار «پی‌آب» بوده است. این آب‌انبار در‌واقع قناتی بوده که در این محل از زیر زمین عبور می‌کرده و، چون مجرای شیب‌داری داشته و همچنین دارای پلکان و فضای باز پیرامونی بوده، مردم به آن آب‌انبار می‌گفته‌اند.رختشوی‌خانه نوغانطبق مکتوبات و خاطرات سیاحان، بیرون دروازه نوغان، رختشوی‌خانه‌ای با همین نام وجود داشته که زنان، لباس‌ها و دیگر وسایل خود را در آن می‌شسته‌اند، اما بعد‌ها به دلایل بهداشتی تخریب می‌شود و اکنون نیز اثری از آن بر‌جای نمانده است.بازار نوغاناین بازار پیش از احداث خیابان طبرسی (سال ۱۳۰۸) و به موازات راسته نوغان در شرق آن قرار داشته و مهم‌ترین مرکز تجاری این محله بوده است. این بازار از سال‌۱۳۱۰ خورشیدی، با احد بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 17 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 15:08

یک شبی دیدم قیامت را به خوابروز محشر بود و من در پیچ و تاببا خودم گفتم نمازها خوانده امواجبِ حق را به جا آورده امزانکه خوردم لقمه از راه حلالدور خواهم بود از رنج و ملالنامه ی اعمال دادند دست راستهمچو دنیا گفتم از لطف خداستنامه را خواندم با شور و نشاطساده و آسان گذشتم از صراطدیگران بودند در افسوس و آهاز روی پل می فتادند قعر چاهمردمانی هم بدیدم نیک بختلیک بسیاری اسیر و تیره بخت دیگرانی هم چو من اندر سروراز غم رنج و محن بودند دور تا رسیدیم بر در باغ بهشتدیدم آنجا رویدادی بس شگفتبر در جنت شدم همچون اسیردر نگاه دیگران بودم شریرراه را بر من گرفتند مردمانتا که بستانند از من حق شانآن یکی گفتا که غیبت کرده امدیگری گفت آبرویش برده امیک کسی گفتا زدم بر او زیانوان یکی گفتا زدم زخم زبانیک زنی گفت تهمتت نا بود کردآبرویم برد و عمرم دود کردحق مظلومان گریبانم گرفتگویی آتش در نیستانم گرفتنامه ی اعمال پر شد از گناهروزه و ذکر و نمازم شد تباهکرده هایم را ستاندن این و آنمن شدم چون مفلس و بیچارگان* خویش را دیدم در آنجا احتباسبی اثر بود گریه ها و التماسمن که بودم اهل فردوس برینجایگاهم شد اسفل سا فلینکِشته هایم روی سنگ بود باد بُردهمچو گرگی گوسفندان را بخوردهر چه با ذکر و نمازم ساختمدر قمار حق خوری ها باختمقاسم از خواب گران بیدار شوترک مستی کن دمی هوشیار شوحضرت محمد محمد صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:*مفلس در امت من کسی است که روز قيامت با انبوهی از کار نیک و حسنات و خیرات و نماز و روزه و زکات حاضر می شود ولی چون حق الناس به گردنش هست او را در آتشِ دوزخ می اندازند بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 14 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 15:08

سلام بر ماه رجب ماه ریزش رحمت الهیماه پر خیری که جز خداوند سبحان نمی تواند فضیلت و خیر و برکات و تواب هایش را محاسبه کند که فرموده اند: ثواب هر ذکر و زیارت و عبادتش بر ماه های دیگر برتری داردسلام بر ماه مبارک رجب، ماهِ خودسازیماه بهره بردن از فرصت هاماه پر فضیلت و نزول رحمتماه مولود کعبهسلام بر جایگاه والای ماه رجبسلام بر رجب نهری در بهشت که از عسل شیرین‌تر و از شیر سفیدتر استسلام بر ماه رجب ماه عبادت و استغفارماه رجب یعنی توفیق طی کردن راه هزارساله در یک شبدر این ماه کافی است عزم رفتن و بازگشت به ندای فطرت کنی استغفراللهرفتن این راه بستگی به اراده ی تو دارد هر کس به اندازه وسع خویش می تواند راه را طی کند و به اندازه همتش توشه بر گیردروزها و ماههایی با نام های زیبا از راه می رسند و برایمان دست افشانی می کنند تا بلکه به خود آییم و به خودباوری برسیمزیبایی راه و نام ها را دریاب؛ماه رجب ماه خدا و شعبان ماه پیامبر خدا و رمضان ماه بندگان خداستماه مبارک رجب، ماهِ نزول رحمت الهى و ماهِ مولودِ کعبه بر مسلمین جهان و مردم ایران به ویژه شما خوبان مبارکباد. بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 15 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 15:08

گفت: چه گویم که تو را خوش آید؟استاد فرمود:سخن به صواب گو و تلخ مگوالبته تنها گفتنِ سخنِ شیرین به صواب نیست که سکوتِ بجا نیز شیرین استگاه بیهوده گویی ات شاید قند باشد که کام را شیرین کند اما این شیرینیِ بی فایده، خود تلخ و زهر استبیهوده گویی چیست؟بیهوده گویی به کلامی گفته می شود که فایده و سود مشروع دنیایی یا آخرتی، مادی یا معنوی و عقلایی یا شرعی نداشته باشد.سخن گفتن از آنچه برای گوینده بهره ای ندارد، بیهوده گویی است که از آن به شهوت کلام نیز تعبیر شده است؛ البته بی فایده بودن سخن برای گوینده، به معنای بی ارزش بودن آن برای همگان نیست که ممکن است در این بین برخی را به نفع برساند ولی نمی تواند خود و جمع را بهره مند کندسخن بیهوده را چه، به چراغ راه بودن و نشان دادن راه و چاه که خود ظلمت است!بیهوده گویی ممکن است نه ضرر برای خود و دیگری داشته باشد و نه فایده مانند تعریف کردن خاطرات سفر که اگر سکوت کنی کسی زیان نمی بیند و اگر از میوه ها و آب و هوا و جنگل و دریا و احوال مردمان و بگویی هیچ فایده ای به حال خود و دیگران ندارد ولی اگر در بین تعاریفِ سفر و نقل خاطرات، خودستایی و تفاخر پیش آمد و غیبت کسی به میان آمد نه تنها سودی برایت ندارد که دل افسرده و تاریک خواهی شدخاستگاه بیهوده گویی عقلِ زایل و اندیشه باطل است پس هر گاه یاوه گفتی بدان که کانون اینجاست!...ادامه دارد بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 34 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1402 ساعت: 21:05

انتقاد مشفقانه و منصفانهچرا در باره ی نوشته های بی فایده نمی نویسی؟چندی پیش یک دوستِ مشفق حرف مناسب و درخوری زد گفت: تو هر روز می نویسی و نوشته ات را در معرض نگاه دیگران قرار می دهی آیا می دانی که کسی مکتوبت را نمی خواند؟گفتم نه به این شدت که تو می گویی ولی می دانم آن طور که انتظار داشتم مورد استقبال قرار نمی گیرد دلیلش شاید تکرار مکررات باشد اما به یک چیز رسیدم اینکه مطالبی که با طعم طنز می نویسم بسیار مورد توجه قرار می گیرد ولی آنچه مرا شگفت زده می کند شعر دوستی مردم است که جدای از هولایتی ها در جاهای دیگر هم طرفدران خاص خود را دارد در جایی و از کسانی شنیدم خراسانی ها بی سواد و با سوادشان ولو شعر نگویند ولی طبع شاعرانه دارند همین رویکرد باعث شده بارها مردم بهمن آباد به ویژه قدیمی ترها را با سوادهای بی مدرک بدانم به دوستم همین ها را گفتم ولی ایشان خیلی قانع نشدند و گفتند باید ببینی دلیل عدم استقبال از نوشته هایت چیست؟ بی درنگ خودش نقاط ضعف را اینگونه شماره کرد1-روحِ فضای مجازی با طولانی نوشتن سازگار نیست2-آنچه را می نویسی پیش از تو دیگران می دانند و تو آخرین نفر هستی3- دو گانه نویس مباش یعنی یا شعر بگو یا مطلب بنویسدوست شفیقم از روی دلسوزی گفت: پیشنهاد می کنم چندماه نوشته هایت را عمومی مکن و به همان وبلاگ نویسی قناعت کن بگذار مخاطب سراغت را بگیرد اگر دلتنگ شدند دو باره بنویس و اگر نشدند ننویس که عین ثواب استدوستم در پایان گفت: همانگونه که در باره ی سخن بی فایده نوشتی در باره نوشته های بی فایده ی خودت هم بنویس گفتم ممنونم که انتقادت مشفقانه بودآنچه گفتی بر دل و جانم نشستکبر و نخوت را درون من شکستدوست آن باشد که گوید عیب دوستگر نگوید، دوست نیست و ریب اوستمی دهد هشدار این لا بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 32 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1402 ساعت: 21:05

و پرسش های بی فایده!همانگونه که سخن می تواند بیهوده و بی فایده باشد پرسیدن نیز که به نوعی سخن گفتن است می تواند بی فایده و حتی مضر باشدچرا می پرسیم؟می پرسیم تا بیشتر و بهتر بدانیممی پرسیم تا سطح آگاهی خود را بالا ببریممی پرسیم تا پرده های تردید را کنار زنیم و کسب دانش کنیم و چیز تازه ای بیاموزیممعمولا" پرسیدن برای دانستن و رفع ابهام است نه برای سنجشِ دانش دیگران به عبارتی به دنبال فهمیدن نه به دنبال فهمیده شدن!فرموده اند:خوب پرسيدن نيمي از دانش و نرم رفتاري نيمي از زندگي خوب و خوش است.استاد فرمود: همچنان که سخنان بی فایده بد و نا پسند و موجب خسران ابد است، پرسش کردن بیجا از چیزی که برای تو بی فایده است مذموم می باشد،شوربختانه گاه پرسش هایمان نا روا،بیجا و نکوهیده و چالش بر انگیز است(در زمان حضرت ختمی مرتبت (ص) نیز چنین بوده)گاه می پرسیم تا علم و دانش و عقل طرف مقابل را محک بزنیمگاهی پرسیدن مان جنبه ی خود نمایی دارد یعنی می خواهیم داشته های خودمان را به رخ دیگران بکشیمگاهی پرسش هایمان جنبه ی انتقام دارد یعنی می خواهیم گوینده یا استاد را در جمع تحقیرش کنیم برخی از پرسش ها این قدر بی اهمیت هستند که جوابش هیچ نفع و فایده ای برای سؤال کننده و پاسخ دهنده و اطرافیان ندارد... بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 26 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1402 ساعت: 21:05

ما با این واژه ها و کلمات و جملات انس ویژه داریمآدم باید سنگین باشدآدم باید متین باشدآدم نباید شوخی کند که شوخی تو را آبرو می بردآدم نباید سبک حرف و سبک رفتار باشد باید سنجیده و به جا بگویدآدم نباید هر جا و بی جا بخنددپسر فلانی رو ببین چقدر سنگین و متین و با وقارهپسرم!من سالهاست بین مردم آبرو دارم!پسرجان! تو دیدی بابات شوخی کنه؟ آدمای سبک و جلف شوخی و مزاح می کنناگر می خواهی بین مردم جایگاه داشته باشی هرگز شوخی و مزاح مکن و هیچ وقت مطلب طنز و مزاح و شوخی ننویسوارد هر مجلسی شدی سکوت کن که سعدی می گوید:تا مرد سخن نگفته باشد / عیب و هنرش نهفته باشدآنچه ملاحظه کردید بخش کوچکی از نصایح مردان و زنانِ به ظاهر مؤمن روزگار است که به دلایل مختلف می خواهند سنگین و رنگین و متین باشندشک نکنید که بخش مهمی از زندگی ما برای محبوب واقع شدن نزد دیگران است تظاهر به خوب بودن و مؤمن بودن و درستکار بودن، طعم شیرین زندگی را از ما سلب کرده است نمی دانم چه سری است که می خواهیم به همه وانمود و اعلام کنیم ایهاالناس مرا ببینید چقدر آدم خوبی هستم!دوری از شوخی و مزاح و وانمود کردن به سنگینی و وقار نزد روحانیون بیش از دیگر اقشار است گاهی می گوییم اگر خدای نکرده آیت الله قرائتی فوت کنند کدام روحانی می تواند راه ایشان را به این گستردگی ادامه دهد؟البته خنداندنِ آدم ها کار آسانی نیست و از عهده هر نا واردی بر نمی آید به قول آیت الله قرائتی که فرمود: همسرم می‌گوید اگر من بتوانم مردم را بگریانم و آیت الله صدیقی بتواند مردم را بخنداند امام زمان ظهور می‌کند ایشان در ادامه می فرمایند: در آینده قصد دارم سایتی برای خنده درست کنم...ادامه دارد بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 21 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1402 ساعت: 1:32

کدام بهتر است خنده رو بودن یا عبوس بودن؟ز حق توفیق خدمت خواستم، دل گفـت پنهانیچه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانیبدیهی است شوخی و مزاحِ بجا حال آدمی را خوب و غم را از دل می بَرَدفرق است بین جدی بودن و عبوس بودن هیچکس چنین آدمی را دوست نداردهمه ی ما خلق و خوی شوخ و شاد را دوست داریم حتی سیمای جمهوری اسلامی در نظر سنجی های مردمی از استقبال تولیدات طنز می گوید اینکه برخی آبشان با طنز در یک جوی نمی رود به ژن آن ها مربوط می شود شکی نیست که برخی به طور خانوادگی شوخ طبع هستند و بر عکسش هم صادق است اما اگر بخواهیم از دیدگاه اسلام به موضوع شوخی و مزاح نگاه کنیم مولای متقیان حضرت علی (ع) که خوشرویی را احسان بی هزینه می دانند خود اهل مزاح بودند و خاتم انبیا حصرت محمد(ص) شوخی را دوست داشتند شما شوخی خرما خوردن هر دو بزرگوار را شنیده اید که پیامبر(ص) وقتی خرما می خورد هسته هایش را کنار علی(ع) می گذاشت در پایان پیامبر فرمود:«پرخور کسی است که هسته خرمای بیشتری جلویش باشد علی(ع) گفت: «ولی من فکر می کنم پرخور کسی است که خرماهایش را با هسته خورده باشد.با اینکه روایات فراوانی در مدح شوخی و مزاح داریم ولی خیلی ها این کار را سبک می دانند و گمان می کنند هر چه سنگین تر باشند نزد مردم مقبول ترند و شاید به همین دلیل بیشتر روحانیون ما که نمی خواهند عوام زده شوند از گریه می گویند ولی از خنده دم نمی زنند اما روحانیونی هم هستند که سخن شان را با طعم طنز به مخاطب می رسانند در میان روحانیون آیت الله خامنه ای از مرحوم نوذری که تمام برنامه هایش طنز و خنده بود بارها در زمان زنده بودن و پس از مرگ شان تمجید کردندبا شوخی و طنز و خنده اگر آشتی نیستیم حد اقل قهر نباشیم!ادامه دارد بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 23 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1402 ساعت: 1:32

مردم انسانِ خنده رو خوشرو ،خوشگو و خوشخو را بر صدر می نشانند و از آدمِ تُرشرو و بد خو و بدگو و اخمو روی بر می گردانندنا گفته نماند گریه نیز بر هر درد بی درمان دواست. چشم گریان چشمه ی فیض خداست.به این شعر اشاره شد تا برخی گمان نکنند همیشه و همه جا باید خندید و به عبارتی گریه اَه اَه است و خنده به به،نه هر گز چنین نیست علم امروز ثابت کرده همان طور كه خنده فواید زیادی برای بدن دارد كه می توان از آنها به پایین آوردن فشار خون افزایش قدرت ایمنی بدن و بهبود حالت روحی اشاره كرد گریه ی بجا نیز خاصیت های بالاتری دارد به ویژه گریه و اشک های خلوت کنندگان با خدا و رَوندگان و سالکان راه، در دل شب که هیچکس نمی تواند ثواب و خاصیت چنین اشک هایی را بر شمارد منظور ما این است که هر چیز به جای خویش نیکوست.دو سال پیش یکی از آقایان روحانی در پایان نماز عید فطر،به جای تبریک و سخن گفتن از جشن و معنای فطرت و اهمیت عید فطر، روضه ی جانسوز می خواند و در ادامه می فرماید ما چطور می توانیم از عید و جشن سخن بگوییم وقتی تیر سه شعبه گلوی نازک علی اصغر و...ایشان از اینکه موفق شده اند کلی اشک از پیران روستا بگیرند خوشحال به خانه بر می گردند. تو خود حدیث مفصل بخوان از این روضه و گریه ی بی جانوشته ی پیش رو نگاهش به شوخی های بجاست البته آدم های سنگین و رنگین و بهانه های شبهِ مؤمنانه از قدیم بوده شما از نظر و بهانه ی عمربن خطاب و قضاوت نادرست او در باره حضرت علی علیه السلام با خبرید که آن همه مقام علمى و تقوا و زهد و پارسایى و شجاعت و تدبیر و هزاران محاسن نا شناخته حضرت را به هنگام انتخاب شوراى شش نفرى نا دیده می گیرد و می گوید: اگر شوخ طبع نبودی تو برای خلافت از همه شایسته ترى و...ادامه دارد (Why بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 24 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1402 ساعت: 1:32